هدف: در این مقاله، ضمن اشاره به مدلها و رویکردهای گذشته و نوین خواندن، رشد مهارتهای خواندن در افرادی که از روی متون چاپی میخوانند (افراد بینا) با رشد این مهارتها در افرادی که نابینا هستند و یادگیری خواندن را با استفاده از حس لامسه، یاد میگیرند، (بریل) مقایسه میشود. روش: پس از گردآوری مقالات معتبر و کتب مختلف و با مقایسه مدلهای مختلف خواندن، فرایند یادگیری آن در افراد با آسیب بینایی و عادی بر مبنای مدل چال که زمینههای بیشتری را برای بررسی در این حوزه، فراهم میکند، مفهوم سازی، مقایسه و تحلیل شد. یافتهها: پردازش موازی خواندن در افراد بینا و نابینا به این صورت است که هر دو گروه اطلاعات دیداری و لمسی را که از متن دریافت کردهاند در نهایت به مغز میفرستند تا در آنجا معنی و مفهوم پیدا کند. این وضعیت ایده مقایسه این فرایندها را در ذهن پژوهشگران این حوزه، شکل داده است. فرایند یادگیری خواندن بریل بعد از یادگیری علائم و اختصارات و نمادها، شبیه یادگیری حروف چاپی است. مراحل اولیه خواندن بریل بر مهارتهای واج شناختی، مبتنی و مستلزم رشد دانش نوشتاری است که به وسیله خوانندههای بینا برای یادگیری ارتباط نویسه- واج مورد استفاده قرار میگیرد . نتیجه گیری با توجه به اینکه در ایران، تاکنون پژوهشگران به بررسی تجربی توانمندی خوانندههای نابینای فارسی زبان در پرتو مدلهای مختلف خواندن نپرداخته اند، بهتر است پژوهشهای آتی این حوزه به بررسی تجربی خواندن در افراد نابینا پرداخته تا چارچوب مدلی متناسبی از خواندن متون فارسی به وسیله افراد نابینا بهدست آید. در چنین شرایطی والدین، مربیان و دانش آموزان نابینا از طریق درک و فهم فرایندهای خواندن بریل و نحوه پردازش اطلاعات لمسی، فایده و سود بیشتری از برنامهها و فعالیتهای خود خواهند برد.
Ahmadpanah M. The processes of learning to read in normal and visually impaired children. JOEC 2010; 10 (2) :185-198 URL: http://joec.ir/article-1-287-fa.html
احمدپناه محمد. فرایند یادگیری خواندن در کودکان با آسیب بینایی و عادی. فصلنامه كودكان استثنايي. 1389; 10 (2) :185-198