هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین نشانگان تنیدگی، عوامل تنیدگی زا و راهبردهای مقابله در والدین دانش آموزان ناشنواست. روش: بدین منظور، نمونهای متشکل از 200 نفر (100 پدر و 100 مادر) از دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی، به صورت تصادفی خوشهای، انتخاب شد. آزمونهای منابع تنیدگی (فردریک، گرین برگ و کریک، 1983) برای سنجش عوامل تنیدگی زا، پرسشنامه راههای مقابله (لازاروس و فالکمن، 1984) و پرسشنامۀ نشانگان تنیدگی (سید خراسانی، 1377) برای سنجش میزان و نوع تنیدگی بر روی آنان، اجرا شد. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه (برای پیشبینی عوامل مؤثر در تنیدگی والدین) و آزمون t (برای مقایسه پدران و مادران در عوامل تنیدگیزا) استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین عوامل تنیدگیزا (مسائل خانواده، بدبینی، ویژگیهای کودک و محدودیتهای جسمانی) و نشانگان تنیدگی (رفتاری، شناختی، عاطفی و جسمانی) رابطۀ مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج نشان داد که استفاده از راهبردهای مقابله هیجان- مدار، موجب افزایش نشانگان تنیدگی و استفاده از راهبردهای مقابله مسئله – مدار، موجب کاهش تنیدگی میشود. همچنین مقایسه عوامل تنیدگیزا، نشانگان تنیدگی و راهبردهای مقابله پدران و مادران دانشآموزان ناشنوا نشان داد که پدران نسبت به مادران در مؤلفۀ محدودیتهای جسمانی (عامل تنیدگیزا)، نشانگان رفتاری و مقابلۀ رویارویی (هیجانمدار) به طور معنادار، بالاتر بودند. نتیجهگیری: بنابراین نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از راهبردهای مقابله مسئله- مدار، یکی از روشهای مؤثر کاهش تنیدگی و فشارهای روانی برای والدین دانشآموزان ناشنواست.