هدف: هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای مقابلهای و تحمل ابهام دانشآموزان دختر گوشهگیر و عادی بوده است. روش: این پژوهش، علیّ – مقایسهای است و با روش پرسشنامهای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر دوره متوسطه منطقه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنها، 725 نفر انتخاب شدند و به مؤلفه گوشهگیری پرسشنامه وودورث پاسخ دادند که 50 نفر از آنها گوشهگیر تشخیص داده شدند. از میان این50 نفر،20 دانشآموز گوشهگیر به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین 20 دانشآموز دیگر که گوشهگیر نبودند، از میان دانشآموزان همان کلاسها انتخاب و همتاسازی شدند. این همتاسازی از نظر سن،جنس و تحصیلات صورت گرفت. از هر دو گروه خواسته شد«مقیاس تحمل ابهام» و «پرسشنامه شیوههای مقابلهای» را تکمیل کنند. داده های جمعآوری شده از این پرسشنامهها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دانشآموزان عادی و گوشهگیر در مهارتهای مقابلهای و تحمل ابهام تفاوت وجود دارد و نیز یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که راهبردهای مقابلهای استفاده شده از سوی دانشآموزان عادی، بیشتر مسئله مدار، شناختی و رفتاری است. در حالی که این راهبردها در دانشآموزان گوشهگیر بیشتر هیجان مدار و اجتنابی است. نتیجهگیری: نتیجه کلی این تحقیق نشان میدهد که دانشآموزان گوشهگیر در مقیاس تحمل ابهام نمره پایین و در راهبردهای مقابلهای اجتنابی و هیجان مدار نمرات بالایی دارند، با بررسی این راهبردها میتوان دانشآموزان گوشهگیر را تشخیص داد و اقدامات لازم را برای پیشگیری از گوشهگیری و کمک به درمان آنها انجام داد .